غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۲۹۶۰

رقصان شو ای قراضه کز اصل اصل کانی

جویای هر چه هستی می‌دانک عین آنی

خورشید رو نماید وز ذره رقص خواهد

آن به که رقص آری دامن همی‌کشانی

روزی کنار گیری ای ذره آفتابی

سر بر برش نهاده این نکته را بدانی

پیش آردت شرابی کای ذره درکش این را

خوردی و محو گشتی در آفتاب جانی

شد ذره آفتابی از خوردن شرابی

در دولت تجلی از طعن لن ترانی

ما میوه‌های خامیم در تاب آفتابت

رقصی کنیم رقصی زیرا تو می‌پزانی

احسنت ای پزیدن شاباش ای مزیدن

از آفتاب جانی کو را نبود ثانی

مخدوم شمس دینم شاهنشهی ز تبریز

تسلیم توست جان‌ها ای جان و دل تو دانی

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا