غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۱۷۱۲

ما در جهان موافقت کس نمی‌کنیم

ما خانه زیر گنبد اطلس نمی‌کنیم

مخمور و مست و تشنه و بسیارخواره‌ایم

بس کرده‌اند جمله و ما بس نمی‌کنیم

این موج رحمت است و عدو چون کف و خس است

ما ترک موج دل پی هر خس نمی‌کنیم

ما قصر و چارطاق بر این عرصه فنا

چون عاد و چون ثمود مقرنس نمی‌کنیم

جز صدر قصر عشق در آن ساحت خلود

چون نوح و چون خلیل مسس نمی‌کنیم

ما را مطار زان سوی قاف است در شکار

ما قصد صید مرده چو کرکس نمی‌کنیم

دیو سیاه غرچه فریب پلید را

بر جای حور پاک معرس نمی‌کنیم

ما آن نهاله را که بر و میوه‌اش جفاست

در تیره خاک حرص مغرس نمی‌کنیم

از لذتی که هست نظر را ز قدس او

ما خود نظر به جان مقدس نمی‌کنیم

خاموش نظم و قافیه را ما از این سپس

از رشک غیر جنس مجنس نمی‌کنیم

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا