مثنوی معنویدفتر سوممولوی

بخش ۱۷۳ – آداب المستمعین والمریدین عند فیض الحکمه من لسان الشیخ

بر ملولان این مکرر کردنست

نزد من عمر مکرر بردنست

شمع از برق مکرر بر شود

خاک از تاب مکرر زر شود

گر هزاران طالب‌اند و یک ملول

از رسالت باز می‌ماند رسول

این رسولان ضمیر رازگو

مستمع خواهند اسرافیل‌خو

نخوتی دارند و کبری چون شهان

چاکری خواهند از اهل جهان

تا ادبهاشان بجاگه ناوری

از رسالتشان چگونه بر خوری

کی رسانند آن امانت را بتو

تا نباشی پیششان راکع دوتو

هر ادبشان کی همی‌آید پسند

کامدند ایشان ز ایوان بلند

نه گدایانند کز هر خدمتی

از تو دارند ای مزور منتی

لیک با بی‌رغبتیها ای ضمیر

صدقهٔ سلطان بیفشان وا مگیر

اسپ خود را ای رسول آسمان

در ملولان منگر و اندر جهان

فرخ آن ترکی که استیزه نهد

اسپش اندر خندق آتش جهد

گرم گرداند فرس را آنچنان

که کند آهنگ اوج آسمان

چشم را از غیر و غیرت دوخته

همچو آتش خشک و تر را سوخته

گر پشیمانی برو عیبی کند

آتش اول در پشیمانی زند

خود پشیمانی نروید از عدم

چون ببیند گرمی صاحب‌قدم

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا