دفتر اولمثنوی معنویمولوی

بخش ۱۲۰

مرد زان گفتن پیشمان شد چنان

کز عوانی ساعت مردن عوان

گفت خصم جان جان چون آمدم

بر سر جان من لگدها چون زدم

چون قضا آید فرو پوشد بصر

تا نداند عقل ما پا را ز سر

چون قضا بگذشت خود را می‌خورد

پرده بدریده گریبان می‌درد

مرد گفت ای زن پیشمان می‌شوم

گر بدم کافر مسلمان می‌شوم

من گنه‌کار توم رحمی بکن

بر مکن یکبارگیم از بیخ و بن

کافر پیر ار پشیمان می‌شود

چونک عذر آرد مسلمان می‌شود

حضرت پر رحمتست و پر کرم

عاشق او هم وجود و هم عدم

کفر و ایمان عاشق آن کبریا

مس و نقره بندهٔ آن کیمیا

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا