بوستان
-
در معنی شفقت بر حال رعیت
شنیدم که فرماندهی دادگر قبا داشتی هر دو روی آستر یکی گفتش ای خسرو نیکروز ز دیبای چینی قبایی بدوز…
بیشتر بخوانید » -
حکایت در شناختن دوست و دشمن را
شنیدم که دارای فرخ تبار ز لشکر جدا ماند روز شکار دوان آمدش گلهبانی به پیش بدل گفت دارای فرخنده…
بیشتر بخوانید » -
گفتار اندر نظر در حق رعیت مظلوم
تو کی بشنوی نالهٔ دادخواه به کیوان برت کلهٔ خوابگاه؟ چنان خسب کاید فغانت به گوش اگر دادخواهی برآرد خروش…
بیشتر بخوانید » -
هم در این معنی
خبر یافت گردنکشی در عراق که میگفت مسکینی از زیر طاق تو هم بر دری هستی امیدوار پس امید بر…
بیشتر بخوانید » -
حکایت
حکایت کنند از بزرگان دین حقیقت شناسان عین الیقین که صاحبدلی بر پلنگی نشست همی راند رهوار و ماری به…
بیشتر بخوانید » -
سر آغاز
شنیدم که در وقت نزع روان به هرمز چنین گفت نوشیروان که خاطر نگهدار درویش باش نه در بند آسایش…
بیشتر بخوانید » -
حکایت در تدبیر و تأخیر در سیاست
ز دریای عمان برآمد کسی سفر کرده هامون و دریا بسی عرب دیده و ترک و تاجیک و روم ز…
بیشتر بخوانید » -
گفتار اندر بخشایش بر ضعیفان
نه بر حکم شرع آب خوردن خطاست وگر خون به فتوی بریزی رواست کرا شرع فتوی دهد بر هلاک الا…
بیشتر بخوانید » -
در سبب نظم کتاب
در اقصای گیتی بگشتم بسی بسر بردم ایام با هر کسی تمتع به هر گوشهای یافتم ز هر خرمنی خوشهای…
بیشتر بخوانید » -
ابوبکر بن سعد بن زنگی
مرا طبع از این نوع خواهان نبود سر مدحت پادشاهان نبود ولی نظم کردم به نام فلان مگر باز گویند…
بیشتر بخوانید »