رباعی شمارهٔ ۵۴۲

اول که رخم زرد و دلم پرخون بود

هم خرقه و همراه دلم مجنون بود

آن صورت و آن قاعده تا اکنون بود

کاری آمد که آن همه مادون بود

خروج از نسخه موبایل