رباعی شمارهٔ ۴۴۹ هر کز ز دماغ بنده بوی تو نرفت وز دیدهٔ من خیال روی تو نرفت در آرزوی تو عمر بر دم شب و روز عمرم همه رفت و آرزوی تو نرفت