این غمزه که میرنی ز نوری دگر است
و اندیشه که میکنی عبوری دگر است
هر چند دهن زدن ز شیرینی اوست
این دست که میزنی ز شوری دگر است
این غمزه که میرنی ز نوری دگر است
و اندیشه که میکنی عبوری دگر است
هر چند دهن زدن ز شیرینی اوست
این دست که میزنی ز شوری دگر است