رباعی شمارهٔ ۱۹۲۳ گر عقل به کوی دوست رهبر نبدی روی عاشق چنین مزعفر نبدی گر آنکه صدف را غم گوهر نبدی بگشاده لب و عاشق و مضطر نبدی