رباعی شمارهٔ ۱۶۷۸

استاد مرا بگفتم اندر مستی

کگاهم کن ز نیستی و هستی

او داد مرا جواب و گفتا که برو

گر رنج ز خلق دور داری رستی

خروج از نسخه موبایل