چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد | نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد |
به هرزه بی می و معشوق عمر میگذرد | بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد |
هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین | نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد |
چو شمع صبحدمم شد ز مهر او روشن | که عمر در سر این کار و بار خواهم کرد |
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت | بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد |
صبا کجاست که این جان خون گرفته چو گل | فدای نکهت گیسوی یار خواهم کرد |
نفاق و زرق نبخشد صفای دل حافظ | طریق رندی و عشق اختیار خواهم کرد |