غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۲۹۰۰

بوی مشکی در جهان افکنده‌ای

مشک را در لامکان افکنده‌ای

صد هزاران غلغله زین بوی مشک

در زمین و آسمان افکنده‌ای

از شعاع نور و نار خویشتن

آتشی در عقل و جان افکنده‌ای

از کمال لعل جان افزای خویش

شورشی در بحر و کان افکنده‌ای

تو نهادی قاعده عاشق کشی

در دل عاشق کشان افکنده‌ای

صد هزاران روح رومی روی را

در میان زنگیان افکنده‌ای

با یقین پاکشان بسرشته‌ای

چونشان اندر گمان افکنده‌ای

چون به دست خویششان کردی خمیر

چونشان در قید نان افکنده‌ای

هم شکار و هم شکاری گیر را

زیر این دام گران افکنده‌ای

پردلان را همچو دل بشکسته‌ای

بی دلان را در فغان افکنده‌ای

جان سلطان زادگان را بنده وار

پیش عقل پاسبان افکنده‌ای

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا